سخن خود را با کلامی از حضرت علی (ع) شروع می کنم که می فرمایند:حضفى سَعَةِ الاَْخْلاقِ کُنوزُ الاَْرْزاقِ»گنجهاى روزى در وسعت رفتارنهفته است.امسال با عنوان سال اقتصاد مقاومتی – تولید و اشتغال از سوی مقام معظم رهبری نامگذاری شده است که اقتصاد از دیدگاه مقام معظم رهبری الزاماتی دارد و ما به عنوان کارگزاران نظام باید تمام این الزامات را اجرایی کنیم.
حمایت از تولید ملی،مدیریت منابع ارزی ، مدیریت مصرف ،استفاده حداکثری از زمان و منابع و امکانات و حرکت بر اساس برنامه جزو الزامات کوتاه مدت از دیدگاه رهبر فرزانه انقلاب است و به برنامه ها و نظام اجرایی کشور مربوط می شود.
تکیه بر مردم، مقاوم بودن اقتصاد،اقتصاد دانش بنیان،کاهش وابستگی به نفت،تبیین دانشگاهی و آکادمیک اقتصاد مقاومتی جزو الزامات بلند مدت و مربوط به نظام اقتصادی کشور از دیدگاه مقام معظم رهبری است .
امروزه علاوه بر پیشرفت های جهان معاصر، سرمایه انسانی در سازمان ها به سرعت در حال تکامل است تا به یک «رویکرد تحول آفرین» تبدیل و در عصر هزاره سوم به صورت «سرمایه انسانی آینده نگر و کارآمد» ظاهر شود.
از آنجا که هر سازمانی منحصر به فرد است و کماکان منحصر به فرد هم باید به زیست حرفه ای خود ادامه دهد، فقط با مدیریت حرفه ای می توان پویایی سازمانی را وارد یک دوره از جهش و رشد خود کرد و مدیریت حرفه ای، لازمه سرمایه گذاری پایدار است.
بنابر این لازم است توانایی های سازمانی رؤسای شعب از طریق ایجاد و انتقال فرصت های یادگیری و آموزه های رویدادهای حرفه ای بیش از پیش پرورش داده شود تا با وجود پیچیدگی اقتصادی و بانکی، رؤسای شعب با برخورداری از کُنش های سازمانی(مدیردانا، سازنده و کُنشگر و عمل کننده) بتوانند به اهرم هایی دست یابند تا توانایی رفتار حرفه ای کارکنان را برای تبیین علل رویدادهای حرفه ای ارتقاء دهند.
در یک اقتصاد دانش محور، یادگیری کلید ورود به سازمان دانش محور است و تجزیه و تحلیل اقتصادی و حرفه ای، مهارت ها و فرصت های جدیدی را برای مدیران در سازمان یاد گیرنده فراهم می کند.در این افق معنایی، شایستگی حرفه ای رؤسای شعب در شبکه بانکی را به اثبات می رساند و آنان را به عنوان افرادی حرفه ای، کارآفرین متخصص و خُبره ای معرفی می کند که قواعد حاکم بر منطبق بازار پول و بانک را به خوبی درک کرده اند و نسبت به مفاهیمی چون تربیت و پرورش سرمایه های انسانی، نرخ بازگشت سرمایه، کارآیی، اثربخشی و بهره وری بیش از پیش حساسیت نشان می دهند. امروزه سرمایه گذاری در تربیت و پرورش رفتار مدیران حرفه ای به بزرگترین حوزه سرمایه گذاری اقتصادی در سازمان ها مبدل شده است.
"تحرک و پیشرفت سازمانی" در نهایت، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی سازنده ای را در پی دارد. پیامدهای حاصل از تغییرات سریع در عرصه دانش درقالب «توسعه علمی» و «انباشت دانش سازمانی» پیام آور تحولات بیشتری در آینده سازمانی است و نبود قطعیت و ناپایداری، آموزش و کارآموزی حرفه ای مداوم، شبکه ارتباطی، پویایی و قابلیت انعطاف برنامه های آموزشی، تنوع نقش و کارکرد آموزشی و حساسیت زایی نسبت به محیط حرفه ای از مهم ترین پیامدهای آن به شمار می آید. بنا بر این تولید و ارائه خدمات جدید باید با سرعت بیشتری انجام شود.
«آفرینندگی و برانگیختگی» و «توسعه شفافیت سازمانی» کانون همه کُنش ها و رفتارهای حرفه ای کارکنان در سازمان ها است و با توسعه توانمندی های حرفه ای و تخصصی کارکنان، «مهارت های حرفه ای» آنان به مفهوم «توانایی انجام امور تخصصی به نحو مطلوب»به «شایستگی های کلیدی ومحوری» تبدیل می شود و با عرضه و تقویت این شایستگی های محوری در قالب «سبد قابلیت ها» مزیت رقابتی منحصر به فردی برای سازمان ایجاد خواهدشد.
در«مدیریت رفتار حرفه ای کارکنان»، سازمان به عنوان «سبد قابلیت ها» در نظر گرفته می شود زیرا در دیدگاه جدید، رقابت مبتنی بر نوآوری و ارتقای قابلیت های محوری جدید، به مفهوم توانایی استفاده از «مهارت های حرفه ای» است.
چنانچه فرآیند«نوآوری» به طور صحیح مدیریت شود، به «قابلیت» تبدیل خواهد شد و اگر قابلیت ها ارزشمند،کمیاب،غیرقابل تقلید و کپی برداری و بدون جایگزین باشند، به «شایستگی محوری و اساسی» تبدیل می شوند.
«شایستگی محوری و اساسی» فعالیتی است که یک سازمان در مقایسه با سازمان های دیگر بهتر می تواند آن را به انجام رساند و مدیران ناگزیر خواهند بود که در تربیت و پرورش رفتار حرفه ای کارکنان در آینده بر«سبد قابلیت ها» تمرکز کنند.
عواملی از قبیل: صداقت و وفاداری سازمانی، اعتماد سازمانی،تعهد حرفه ای،انطباق پذیری و انعطاف پذیری ذهنی، نظم و ثبات و مسئولیت پذیری، توانمندی یادگیری و توان کارگروهی جزو مهم ترین اهداف مدیریت رفتار حرفه ای کارکنان است و از سازمان و برنامه های آموزشی انتظار می رود ویژگی های یادشده را با برنامه ریزی هوشمندانه به نفع باروری توسعه و کیفیت بخشی آموزش در رفتار حرفه ای کارکنان نهادینه کنند.
در اقتصاد رقابتی کنونی در سبک و روش های آموزشی تغییرات و تحولات به وجود آمده است و همسو با این تغییرات، علاوه بر توانایی های تخصصی و مهارت های حرفه ای، فعالیت های فردی و اجتماعی از قبیل: شیوه سخن گفتن، نحوه رفتار حرفه ای، طرز برخورد و ارتباطات اجتماعی وحتی سبک و شیوه لباس پوشیدن کارکنان نیز که از آنها به عنوان «کاراحساسی» نام برده می شود، تاثیر به سزایی در تحقق برنامه ها دارد و از این طریق کارکنان می توانند احساس خود و دیگران را به نفع سازمان کنترل و اداره کنند.
پرورش خلاقیت کارکنان، پرورش مهارت های کارکنان (ایده یابی،ایده کاری،ایده پروری)،تسهیل گری، حامی گری و مربی گری را از مهم ترین نقش روسای شعب در جایگاه مدیران حرفه ای است و ایفای مناسب نقش ها توسط روسای شعب موجب خواهد شد کارکنان سازمان ضمن اینکه به سطح بالاتری از ظرفیت و توان انجام امور حرفه ای دست می یابند، توانایی «اثرگذاری و اثرپذیری» را کسب کنند و نگرش چندگانه به سازمان داشته باشند.
کارکنان در نقش ها و موقعیت های جدید سازمانی با یکدیگر تعامل موثر پیدا می کنند و «خویشتن سازمانی» و «خویشتن حرفه ای» خود را عرضه می کنند که این روند به «تربیت و پرورش رفتار حرفه ای کارکنان» و «توانمندسازی آینده حرفه ای سازمان» منجر خواهد شد و امکان رشد و پرورش کارکنان را نیز فراهم می کند.
اولویت استراتژیک بانک «سرمایه انسانی» است و چرخش و تحرک مناسب حرفه ای کارکنان به ویژه تحول فکری و رفتاری بیش از انتقال دانش و مهارت حرفه ای ضرورت است. بنابر این لازم است اداره کل آموزش و توسعه مهارت ها از طریق بازنگری و بازاندیشی در فرآیند و روش های آموزشی و یادگیری، بر بهبود و بهسازی کیفی برنامه های آموزشی و استفاده از نگرش علمی در موقعیت های واقعی و روش حل مسئله تمرکز داشته باشد تا بتوان در شرایط رقابتی و فوق رقابتی شبکه بانکی، توان چرخش و تحرک مناسب حرفه ای کارکنان را فراهم کرد.
آموزش و یادگیری به عنوان نیاز حیاتی کارکنان است زیرا این روند به بهبود «کیفیت زندگی کاری کارکنان» منجر می شود و آنان می توانند به عنوان افرادی متفکر ، تحلیل گر و تسهیل گر در سازمان ظاهر شوند.
در سازمان های امروزی آموزش به مثابه فرهنگ و شکل جدیدی از سرمایه فرهنگی به شمار می آید و توسعه پایدار اقتصادی در گرو عامل فرهنگی بوده و «فرهنگ» و «سرمایه فرهنگی» پایه و اساس رشد و توسعه پایدار اقتصادی است.
نکته دیگر اینکه مشتریان به عنوان مهم ترین سرمایه بانک هستند که اگر دیدگاه خود را نسبت به مشتری ارتقا دهیم ضمن افزایش منابع و تحقق اهداف و برنامه ها می توانیم همانند سال گذشته- که در اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری موفق عمل کردیم- با ارائه خدمات مناسب و جدید همچون گذشته پیشتاز باشیم.