متن سخنان جناب آقای دکتر شهیدزاده رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل محترم بانک در همایش روسای شعب استان مازندران
نیروی انسانی، نقطه قوت بانک کشاورزی است
بسم الله الرحمن الرحیم
به پیشواز اربعین حسینی میرویم. امیدوارم از عاشورا و ایثارگریهای اصحاب امام حسین (ع) درس بگیریم و در زندگی خود بهره ببریم و برای مردم و کشور بهصورت مستمر ایثارگر و از خود گذشته باشیم.
صحبت خود را با این بیت شروع میکنم:
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
این شعاری است که در گذشته، در بانک کشاورزی بهعنوان یک بانک پیشرو و مجاهد همیشه در نظر داشتیم و سرلوحة کار خود قرار داده بودیم.
برای شروع به داستانی اشاره میکنم تا ببینیم میخواهیم چه کاری انجام بدهیم. به پادشاهی دو شاهین هدیه دادند. پادشاه برای اینکه بتواند از آنها در شکار استفاده کند، تربیتشان را به مربی پرندگان خود سپرد. بعد از یک ماه مربی به پادشاه گزارش داد که یکی از شاهینها خوب حرکت میکند، ولی دیگری حرکتی ندارد و پرواز نمیکند و درخواست چاره کرد. پادشاه برای حل مشکل جایزهای تعیین کرد. کشاورزی پیدا شد و ظرف چند ساعت مشکل را حل کرد. او به پادشاه گفت: شاهین فکر نمیکرد که بال دارد، ما زیر پایش را خالی کردیم تا به پرواز درآید.
ما نیز بهدنبال پرواز هستیم. نمیخواهیم روی زمین راه برویم و در جایی بنشینیم، بلکه بهدنبال این هستیم که در این فضای رقابتی، بالای سر همه رقبای خود حرکت کنیم. این توان در بانک کشاورزی و کارکنان آن وجود دارد زیرا یک بار این مسیر را رفتهاند و نیازی نیست برای آنها نقشة راه و مسیر موفقیت را مشخص کرد. چند سال است که بانک کشاورزی از نظر تمام دستگاههای خارجی و داخلی، بانک برتر محسوب میشود و مایة افتخار من است که حدود 9سال با شما همکاری داشتم.
از گزارشی که ارائه شد تشکر میکنم. این گزارش نشان میدهد شما بهعنوان روسای شعب چقدر به روسا و مدیران خود نزدیک بودهاید که توانستهاید ظرفیتها و آسیبهای استان خود را تبیین کنید. امیدوارم با ارائه راهکارها بتوانیم از حداکثر ظرفیتهای موجود استفاده کنیم.
هدف این سفر؛ حضور در استان، آشنایی با همکاران و گفت و شنود دوستانه است. من با همکاران بانک کشاورزی غریبه نیستم زیرا هم من آنها را میشناسم و هم آنها نسبت به من شناخت دارند. به همین دلیل و با توجه به شناختی که از بانک و تصمیمات آن داشتم، از همان ابتدا کار و تصمیمگیری را آغاز کردم. هدف این گردهمایی را چنین بدانیم که میخواهیم نقاط ضعف و قوت کار خود را بررسی و ارزیابی کنیم و کار را با هم پیش ببریم.
موقعیت بانک کشاورزی در وضعیت فعلی چیست؟
نقطة قوت بانک، نیروی انسانی آن است. در بخش خصوصی هر وقت به نیرویی با بازدهی بالا و صادق نیاز داشتم، پیگیر بودم تا یک نفر از نیروهای بانک کشاورزی را به کار دعوت کرده و از توان او استفاده کنم. وقتی رئیس شعبهای از بانک کشاورزی در شعبة بانکی از بخش خصوصی بهکار گرفته میشد، بازده شعبه بهراحتی دو برابر شده و امور شفاف میشد. در خیلی از این بانکها امور حساس به دست نفراتی از بانک کشاورزی سپرده شده است.
نیروی انسانی برگ برندة بانک کشاورزی است و دلیلش این است که این بانک با حرفهها و مشکلات متفاوتی مواجه است، زیرا علاوه بر بخش کشاورزی به بخشهای بازرگانی، گردشگری و خدمات هم سرویس میدهد.
در بخش بانکداری الکترونیک، بانک کشاورزی اول بود. وقتی در ستاد موضوع Core Banking را راهاندازی کردیم، همة مسئولان نظارتی میگفتند، اشتباه میکنید. ما به آنها اعلام کردیم اگر اشتباهی پیش آید، پاسخگو خواهیم بود. یعنی در بحث مهرگستر یا FNS سابق حتی بانک مرکزی هم حاضر نبود آن را بپذیرد و با آن سابقة کاری و کارشناسی، بهشدت محافظهکار بودند.
ما همگام با یکی از بانکها که میخواستند Temenus را انجام دهند، FNS را اجرا کردیم. آنها از اجرای نرمافزار یادشده شانه خالی کردند و گفتند خود را به دردسر نمیاندازند. اما کارکنان بانک کشاورزی گفتند چون این کار آیندة بانکداری است (حتی اگر زیر سوال برویم)، آن را انجام میدهیم. وقتی با خدا معامله میکنید و عهد میبندید، خداوند هم در تمام مراحل پشتیبان شماست، از اینرو میسر شد تا اولین بانکی باشیم که Core Banking را اجرا کردیم.
مایة افتخار است بانکی هستیم که میتوانیم این خدمات را به بانکهای دیگر بفروشیم و آنها را هدایت کنیم. ماژولهای مهرگستر میتواند تمام خدمات بانکداری را ارائه دهد. در این راه نباید از مشکلات ترسید چون در این صورت پیشرفت نخواهیم کرد و زمان فرار از مشکل موقع مرگ ماست. در قاموس دورة فعالیت بانک کشاورزی همیشه تلاش و جهاد بوده است. در این راه مشکلاتی هست که باید آن را با هم و با تفکر و تدبیر حل کنیم.
یکی از امکانات این بانک هزار و 914 شعبة آن است که بیش از هزار و 400 تا از این شعب، شهری هستند و اگر شعب اعتباری را جدا کنیم، 700 شعبة شهری در کنار بانکهای خصوصی وجود دارد. یعنی ارزش ملک ما اگر بیشتر نباشد کمتر نیست. فضایی که تجهیز کردید اگر بهتر نباشد بدتر نیست. بازنشستهها در صورت داشتن توان در بانکهای دیگر بهکار گرفته شدهاند و نیروی انسانی جوان با انرژی دارید. از همه مهمتر پشتیبانی و سرمایة دولت را در دست دارید. بانکهای دیگر برای تامین سرمایة خود با هزار و یک مشکل روبهرو هستند.
ما بهراحتی سرمایة خود را به وزیران اقتصاد و کشاورزی، جهاد کشاورزی و رئیس بانک مرکزی پیشنهاد میدهیم. وزیر جهاد کشاورزی در جلسهای به من گفتند ما یک بانک قدرتمند میخواهیم و باید سرمایة شما را به جایی برسانیم که بتوانید بیشترین تسهیلات را پرداخت کنید. این برای بانک یک فرصت است. رئیس مجمع میگوید در لایحة خروج از رکود، افزایش سرمایة بانک کشاورزی را در اولویت قرار داده است. نباید فکر کنیم این متعلق به دولت و آن دیگری خصوصی است، پس بهتر از ماست. دولت ـ که این سرمایه را در اختیار ما قرار میدهد ـ دنبال ضرر نیست، این سرمایة بانک، بیتالمال و حقالناس است. نباید کاری کنیم که بهسادگی از بین برود.
مسئله سوددهی برای شعب بانک یک امر مهم و حیاتی است. 90 تا 95درصد از منابع مردم نزد شماست. فرصتی که دارید، در اختیار بخش خصوصی نیست. ممکن است که دولت از شما سود 40درصد نخواهد، ولی سود 20درصد را طلب میکند؛ از اینرو ممکن است دستور بدهند بخشی از تسهیلات کشاورزی با سود 17 یا 18درصد پرداخت شود، ولی به هیچوجه نمیخواهند تسهیلات در همة بخشهای کشاورزی با این نرخها پرداخت شود. خود دیدهایم که مشتری برای همان پروژههایی که مربوط به بانک کشاورزی است، از بخش خصوصی با نرخ 30درصد تسهیلات دریافت کرده است.
یکی از دغدغههای بانک کشاورزی از گذشته تا به امروز، فرهنگسازی است. فرهنگسازی، آشنا کردن تولیدکننده به جایگاه خود و به کار بردن سرمایه برای بیشترین بهرهوری است تا به ورشکستگی نرسد. اگر سازمانی احساس ورشکستگی کند، مرده است. بنابراین در آینده برای هر طرحی (از زمان پرداخت تسهیلات تا زمان تسویه حساب) باید مشاوری از بانک کنار تولیدکننده باشد تا هر لحظه بتواند او را راهنمایی کند. یکی از مشکلات قبلی ما این بود که تولیدکننده تسهیلات را دریافت میکرد و تا قسط بعدی که سراغ ما میآمد، با او کاری نداشتیم. ما باید در کنار تولیدکننده بمانیم و از زمان ساخت، اتمام و بهرهبرداری مشاور او باشیم. یعنی بانک کشاورزی باید ملجا و مرجع تولیدکننده و تسهیلاتگیرنده باشد زیرا بانک صادق است و نیروی متخصص و برتر در اختیار دارد.
بحث دیگر در رابطه با جایگاه بانک، ماموریت ما در حمایت از تولید و توسعه در تمام رشتههای بخش کشاورزی، اعم از شیلات، دام، طیور، بازرگانی، خدمات و... است. باغداری که باغ را اجاره میکند و بازرگانی که میوه را به بازار میبرد، همه باید در زنجیرة کار ما باشند. نباید تنها با باغدار کار کنیم، بلکه باید با کسی که با باغدار معامله میکند هم ارتباط داشته باشیم؛ او هم باید در زنجیرة بانک کشاورزی وارد شود. صنعت کشاورزی مانند صنایع تبدیلی است. این بازار بزرگی است که نباید آن را رها کنیم. برای این بازار باید یک نقشة راه داشته باشیم. ظرفیت استان شما حدود 2میلیون و 500هزار مشتری است. بین 40 تا 50درصد از امکان یافتن مشتری برخوردارید و برای آنکه آنها به سمت شما بیایند باید مشتریمدار باشید. با رفتار، گفتار، تیمار کردن، پیگیری و... کار مشتری را دنبال کنید.
در بازدید از یکی از شعب بانک کشاورزی فرانسه، دیدم شعبه خیلی خلوت است و تمام سیستمها الکترونیکی است. مشتری را با حرکت تراکنشها مشاهده و پیگیری میکنند و اگر موضوع یا کارش انجام نشده باشد، بلافاصله با او تماس میگیرند. مشتری متوجه میشود که بانک به او توجه دارد. بانکداری الکترونیک در تمام موارد کاربرد داشته و با امکانات متناسب است و تنها به خودپرداز یا POS محدود نمیشود. به دلایل مختلف محدودیتهایی برای کشور ایجاد کردند که مانع پیشرفت ما شده است، ولی ما هم باید آماده باشیم که به محض برطرف شدن موانع و باز شدن فضا کماکان جلودار باشیم.
باید آماده باشیم تا بتوانیم در شرایط بعد از تحریم پیشتاز بوده و برای بانک برنامه داشته باشیم. در صحبتی که با دکتر سیف داشتم، ایشان گفتند اگر پس از مدتی این شرایط برگردد و بخواهیم با امکانات موجود وارد بازار بانکهای بینالمللی شویم، قدرت رقابت نخواهیم داشت و از همین حالا باید بدانیم اگر آنها بخواهند در کشور ما شعبه داشته باشند، باید چه کنیم.
پس ما باید آمادة تغییر باشیم. «ان الله لایغیروا ما بقوم حتی یغیروا ما باانفسهم»، این سخن خداست و ما باید متناسب با زمان و فضا در جهت مثبت، خود را تغییر و تکامل دهیم.
بحث دیگر این است که الان وضعیت ما چیست؟ ما سابقهها و گذشته را کنار میگذاریم ولی به تجربة آن نیاز داریم. در دولت نهم و دهم سیاست این بود که به شما میگفتند، پرداخت کنید و به طرف هم میگفتند، دریافت کند. ولی اکنون سیاستها تغییر کرده است. در حال حاضر تمام برنامهها برای آنچه شما در آن تربیت شده بودید، کارشناسی شده است. همه چیز براساس عقل و درایت است و کار دانشبنیان محور اصلی است. برای بدهکاری که درخواست تمدید دارد توضیح میدهیم، این تمدید به ضرر اوست تا توجیه شود که اگر در وضعیت فعلی ـ که با 10 یا 15درصد میتواند پرداخت کرده و بدهی خود را کاهش بدهد ـ نتواند بدهی خود را بپردازد، در آینده هم نخواهد توانست.
پروندهها و تجربة شما هم همین را میگوید که اگر مشتری برای تسویه حساب بهموقع مراجعه نکند، بعدا هم نمیتواند بیاید. بنابراین بهعنوان یک دوست و همراه مشتری، برایش توضیح میدهیم، این پولی که بانک به تولیدکننده میدهد ارزشش در معاملات بیشتر از این است و باید قدر آن را بداند. به او توضیح میدهیم که این پول به چه دلیل ارزان است و چگونه به کار گرفته میشود و اینکه اگر آن را بهموقع برگرداند به کسان دیگری از جمله دوستان، همسایگان و همکاران او پرداخت میشود. بنابراین موظف هستیم وقتی آن را توزیع میکنیم، همیشه وصول ما همراه با نقدینگی فیزیکی باشد.
اگر به گذشته برگردید این تجمیع و تمدید و استمهالها جز ضرر به کشاورزی چیزی نداشته است. بعضی وقتها فرد بدهکار میگوید، چون بدهکار شده است، تولید را رها کرده و از بانک کشاورزی میخواهد که مثلا مرغداری را که از بدهی او بیشتر است، تملیک کند.
در بحث وصول مطالبات ما مشتریان خود را معتاد کردهایم. شاید از روی دلسوزی و ترحم بوده است، ولی این ترحم سبب بیچارگی بانک و مشتری شده است. بنابراین در وصول مطالبات باید به شیوة دیگری فکر کنیم باید وضعیت خود را بررسی کنیم. ارزانترین پول، پول مطالبات است و ارزانترین راه، تزریق منابع مطالبات ماست.
استان مازندران به لحاظ تنوع حرفه، محصولات،
آب و هوا، انواع و اقسام زمین و بارندگیهای مختلف، استان زرخیزی است. به یاد داشته باشیم درآمد این استان باید به سیستان و بلوچستان کمک کند. نه اینکه فقط خوشحال باشیم که به اهداف مورد نظر خود رسیدهایم. بعضی از شعب استانها در مناطق محروم هستند و ما تکلیف داریم به آنها خدمت بدهیم. از طرف دیگر؛ بعضی از شعب امکانات، نیروها و کارشناسهای خوبی دارند و باید درآمدشان بیشتر باشد تا خدمت به آنها را نیز پوشش دهد. همانطور که گفتم ما 700 شعبة شهری داریم که بنا به محاسبات بنده برابر با شعب چهار بانک خصوصی است، منهای آن 740 شعبة اعتباری که در جای خود برای آنها نیز برنامه داریم.
اگر محاسبه کنیم که شعبة شهری به بانک خصوصی تبدیل شود، آیا سهامدار بانک خصوصی میپذیرفت که شما دست در جیب بانک مرکزی کنید و 34درصد پول را بردارید؟ بهدلیل همین اضافه برداشتها، من دو جلسه به بانک مرکزی رفتم. پس باید بدانیم اضافه برداشت از حساب مرکز برای موارد کوتاهمدتی است که پول بانک در جایی درگیر است و برای ارائه خدمات به مشتری به اجبار آن 34درصد را دریافت کنیم، آن هم در 15-10 روز تا آخر یا اول سال؛ ما که نمیتوانیم همیشه دست در جیب بانک مرکزی کنیم. درنهایت دولت زیان را بهدلیل اینکه اعتماد مردم به سیستم دولتی از بین نرود میپذیرد، اما نه اینکه مستمر باشد.
ما بانک هستیم و همینطورکه الان مدیر استان حساب و کتاب مالی شما را بیان کردند، آنجا با ما هم حساب میکنند. اگر بانکی زیانده باشد، از این بهعنوان برند بانک یاد میشود. چون بانک کشاورزی سه سال پی در پی اول شده بود، نیروی انسانی آن برند بانک بود و در بخش خصوصی سعی میکردیم این نیروها را جذب کنیم. اگر نیروهای یک بانک ورشکسته بخواهند جای دیگری مشغول کار شوند، با این نگاه مواجهند که اگر آنها توانا بودند بانک خود را اداره میکردند! البته این در مورد شما صدق نمیکند.
با آقای دکتر طیبنیا که صحبت میکردم، میگفتند اگر دولت از شما چیزی بخواهد باید مطابق منطق با دولت کار کنید. ایشان خود عضو دولت و رئیس مجمع ما هستند. بعضی مواقع باید هم کار بیشتری انجام دهیم و هم منابع بیاوریم که در شرایط سخت و مشکل کمتر به صندوق بانک مرکزی چشم داشته باشیم. بنابراین خواهش من این است و روی این موضوع تکیه دارم که به تراز منابع و مصارف با حفظ و نگهداری و دیدگاه سودآوری توجه شود.
عرض کردم برای کشاورزهای خرد هیچ مشکلی نداریم ولی ممکن است بعضی از فروشها را یک هفته یا ده روز دیرتر انجام دهیم تا بتوانیم منابع جمع کنیم. بعضی برای پروژهای سرمایه در گردش نیاز دارند و میخواهند از بخش خصوصی 30درصد دریافت کنند، بانک امکانی بهنام صندوق یکم دارد که میتوانیم از آن استفاده کرده و به تولیدکننده و کارفرما 22درصد پرداخت کنیم تا کارش انجام شود.
تحقیقات اقتصادی ثابت کرده است، مهمترین فاکتور در توسعه حجم پول و بعد از آن نرخ پول است. نرخ پول تاثیر زیادی در هزینة تمامشدة تولید ندارد، بلکه حجم پول است که موثر است. اگر ظرف یک هفته یا ده روز مبلغ مورد نیاز یک تعرفه را با نرخ 22درصد پرداخت کنید و مشتری بهجای یک هفته، چهار ماه در نوبت باشد، خیلی ضرر میکند و ممکن است فرصت بازاریابی تولید او از بین رفته باشد. اینها را چون شما میدانید و انجام دادید باید با مشتری در میان بگذارید. گفتن اینها برای شما تکرار است، بیایید به تفکرات دانشبنیانی که با هم داشتیم و دنبال میکردیم برگردیم. سه سال Banker ما را بانک برتر انتخاب کرد. دلیل آن میزان سرمایه نبود، بلکه بهدلیل عملکرد بانک بود. ایزو 9002 تمام کارهای ما را در هر مرحله استاندارد اعلام کرد. بخش بینالملل بانک کشاورزی را تعداد حدود 12 یا 13بانک مرکزی سرویس میدهد. امکانات خیلی قوی داریم.
اگر برای شرکتی LC یا ضمانتنامه باز میکنید، قطعا شرکتهای بزرگ به شما مراجعه میکنند چون برای آنها نرخ مهم نیست، آنها سرعت عمل میخواهند، البته معتقدم باید فرآیندها را متناسب با موقعیت اقتصادی و موقعیت مشتری اصلاح کرد. اگر زمان صدور یک ضمانتنامه دو هفته است آن را به دو روز برسانیم. در گزارشی که مدیر محترم استان ارائه کرد 93 یا 94درصد درآمد شما از تسهیلات است. بانک کشاورزی در بانکداری الکترونیک بسیار هزینه کرده و باید درآمد داشته باشد؛ اگر درآمد نداشته باشد برای ما هزینه است. هزینة این بانکداری الکترونیک را یا باید در کاهش هزینة تمامشدة پول یا در فروش خدمات تامین کرد. ما بهعنوان یک بانک پیشرو زمانی میتوانیم اعلام حضور و برتری کنیم که درصد درآمد بانک از تسهیلات پایینتر آمده و از خدمات الکترونیکی و خدمات بانکی بالا برود.
اینها برای شما چیز جدیدی نیست، در بانک خصوصی هنگامیکه میخواستیم یک شعبه ایجاد کنیم از خود شما افرادی را برای آموزش کارکنان انتخاب میکردیم تا LC و ارز و انواع و اقسام ضمانتنامه را آموزش دهند. شما مشتریان خود را پیدا کنید. برای پیدا کردن مشتری بازاریابی قوی یا به اصطلاح بازاریابی پویا داشته باشید و منتظر نباشید مشتری سراغتان بیاید. شما باید سراغ مشتری بروید.
مدتی نشسته بودیم و واقعا کاری از ما نمیخواستند، حتی به من میگفتند بانک کشاورزی ربطی به ارز و بینالملل و ضمانتنامه ندارد و باید فقط بانک کشاورزان باشد. بانک کشاورزی بانک همة مردم ایران است، ما سفرة همة مردم هستیم. بانک ما یک بانک ملی است. بنابراین با توجه به امکاناتی که دارید اعم از نیروی انسانی، بانکداری الکترونیکی و خدمات مختلف بانکی وارد این قضیه شوید. در این مقطع با توجه به مشکلاتی که با بانک مرکزی از نظر منابع داریم باید روی تجهیز منابع تمرکز کنیم و این مهم اولویت ما باشد.
در بخش خصوصی متوسط عملکرد شعب در شهرستانها 575میلیارد است، از همه نظر امکانات ما بیشتر از آنهاست؛ از لحاظ نیروی انسانی، کارشناسی و تجربه چه چیزی از آنها کم داریم؟ میتوانیم به آنها رسیده و بازار را بگیریم. درست است که بانک دولتی هستیم ولی سرمایة ما از دولت است، 5درصد از منابع ما مربوط به دولت است ولی 95درصد دیگر متعلق به مردم است و اگر بخواهیم مردم به ما رو کنند باید به آنها سود مازاد بدهیم کمااینکه در گذشته به آنها پرداخت میکردیم و هر سال 2 تا 3درصد به بعضی از سپردهها سود میدادیم.
بحث دیگر این بود که ماموریت ما توسعة بخش کشاورزی است. سال جاری نیاز بخش کشاورزی 500هزار میلیارد است، با توجه به اینکه هیچ بانکی هم در این بخش سرمایهگذاری نمیکند. هرچند قانون تا 25درصد را توصیه کرده است، ولی در جاهایی تا 9درصد پرداخت شده که به نظر ما بهرهوری ندارد. هیچکس بهتر از شما این بخش را نمیشناسد و نمیتواند کار را انجام دهد. من در جاهای دیگر هم گفتهام که هیچکس بهتر از کارکنان بانک کشاورزی نمیتواند برای بخش کار کند و دلسوزی بیشتری داشته باشد. چون شما شبانهروز رودرروی این کار هستید. یک مشتری را در روستا با پرداخت مبلغی راضی میکنید و میدانید فردی هم نیست که بازپرداخت نکند. در بانکهای دیگر پروندههایی با مبالغ 40 یا 50میلیارد تومان وجود دارد، در حالیکه پروندههای ما از نظر مبلغ بسیار ناچیزند و بهراحتی ظرف دو یا سه سال قابل وصول هستند.
امسال نیاز بخش، مبلغ 500هزار میلیارد ریال است. منابعی که جمع شده 250هزارمیلیارد ریال است و 100هزار میلیارد ریال هم از بانک مرکزی قرض کردیم و با توجه به صحبت مهندس ماهیکار، ماندة مشارکتها را باید پرداخت کنیم. اگر نداشته باشیم چه کار میتوان کرد؟ پس بخش کشاورزی در اولویت
است.
بنابراین میخواهم این ذهنیت را بدهم که ما به پرواز و جهش نیاز داریم و روی زمین دویدن فایده و معنی ندارد. همة تلاشمان هم باید برای تغییر ذهنیت خود باشد. آینده و افق پیشرو را خیلی روشن و بهتر میبینم زیرا توان لازم را داریم و با توسعه و کارهای بزرگ بیگانه نیستیم. بزرگی بانک کشاورزی به نیروی انسانی آن است.
از شما میخواهم در این مسیر فکر کنید. گذشته، گذشته است و ایرادی گرفته نمیشود. در گذشته هر کس سیاست و ماموریتی داشته است، اما الان برنامة دیگری داریم؛ باید به بخش کشاورزی خدمات بدهیم و برای مبلغ 500هزار میلیارد ریال تخصیصی برنامهریزی کنیم. از شما هم تشکر میکنم؛ منابع که جمعآوری شده مناسب ولی کم است. هیچوقت راضی به وضع موجود نباشید. اگر الان راضی شوید، دیگر نمیتوانید حرکت کنید؛ راضی نبودن یعنی حرکت کردن. بنابراین ما باید به اصل خود که تغییر است برگردیم. کشاورزی هم به توکل و هم به تغییر نیاز دارد.
بر محمد و آل محمد صلوات.