متن سخنان جناب آقای دکتر شهیدزاده رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل محترم بانک در دیدار با کارکنان مدیریت شعب استان گیلان

  • 26 فروردین 1394
  • 09:11

حمایت از بخش کشاورزی را از مزرعه تا سفره مردم دنبال می‌کنیم

با اینکه همکاران بانک تلاش زیادی را انجام می‌دهند، اما به قطعیت معتقدم که ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های بیشتری در بانک کشاورزی و در میان همکاران قرار دارد و تنها باید این ظرفیت‌ها شکوفا شود. در این راستا امیدوارم بانک کشاورزی در پایان سال 94 بانک برتر کشور باشد.

امام علی(ع) می‌فرمایند، برنامه‌ریزی درست اقتصادی مال اندک را افزایش می‌دهد و برنامه‌ریزی نادرست، مال بسیار را هم نابود می‌کند. این فرمایش که به‌عنوان یک اصل در تمام امور اقتصادی جهان پذیرفته است، باید در بانک کشاورزی به‌عنوان الگوی مالی، سرلوحة امور قرار گیرد. بانک کشاورزی به‌عنوان یک بانک دولتی، هم بخشی از بیت‌المال را در اختیار دارد و هم اینکه امانت‌دار سپرده‌ها و منابع مالی مردم است. از این‌رو اگر تدبیر مالی درستی اتخاذ نکنیم، هم به بیت‌المال و هم به امانت مردم خسران وارد می‌شود، بنابراین باید به‌گونه‌ای کار کنیم که امانت‌دار خوبی بوده و با برنامه‌ریزی درست اقتصادی، این سرمایه‌ها را حفظ کرده و افزایش دهیم.

بانک‌ها جایگاه خاصی در اقتصاد جهانی دارند و این جایگاه هر روز متناسب با تغییرات و تحولات جامعه دستخوش تغییر می‌شود؛ در این شرایط بانک‌ها باید به‌گونه‌ای عمل کنند که تغییرات جامعه موجب عقب‌‌گرد و ایستایی آنها نشود. بانک‌ها باید خود را در مسیر پیشرفت قرار داده و در مقابل تغییرات جامعه، طوری واکنش نشان دهند که همواره رو به جلو حرکت کرده و بتوانند نیازهای مشتریان خود را پاسخ گویند.

ماهیت کار بانک کشاورزی، کاری است که در معیشت و کسب‌‌وکار جامعه و حتی اقتصاد خانوادگی تاثیر مستقیم دارد. به‌عنوان نمونه یک واحد اقتصادی را در نظر بگیرید که چند نفر نیروی کار دارد و معیشت چند خانواده هم به آن مربوط است. اگر بتوانیم چرخة این واحد تولیدی را روان‌تر به حرکت درآوریم، تمام آن خانواده‌ها از نتیجة آن منتفع شده و بانک یک بازی برد ـ برد را با مشتریان خود در جامعه پیاده می‌کند. بنابراین فارغ از مناسبات اقتصادی، بانک‌ها مسئولیت‌های اجتماعی سنگینی را هم برعهده دارند که به فکر بهبود معیشت و کیفیت زندگی مشتریان خود و مردم جامعه باشند.

بانک کشاورزی به‌عنوان بانک تمام الکترونیکی کشور، هیچگاه نگاه منطقه‌ای نداشته و با یک نگاه ملی، مسئولیت‌های اجتماعی و وظایف خود را دنبال می‌کند تا بازی برد ـ برد را با مشتریان خود در جامعه برقرار کند. بنابراین یک چشم‌انداز برای خود ترسیم و تدوین کرده که این چشم‌انداز، استراتژی و مسیر حرکتی بانک را مشخص می‌کند. چشم‌انداز بانک کشاورزی، تسهیل‌کنندة جریان منابع مالی داخلی و خارجی به بخش کشاورزی، با استفاده از نهادسازی و شناسایی نیازها و فرصت‌های سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی است.

فرمایشی که مقام معظم رهبری ابتدای سال در مشهد مقدس داشتند، وظیفة بانک‌ها و به‌ویژه بانک کشاورزی را سنگین‌تر می‌کند. این اشارة مقام معظم رهبری به بانک‌ها در سخنرانی نوروزی برای نخستین بار در تمام سال‌های گذشته بود. ایشان در بیانات خود به مسئولیت و وظیفة بانک‌ها در حمایت از تولید داخلی اشاره داشتند و بانک کشاورزی به‌عنوان بانکی که به‌صورت مستقیم از تولید داخلی حمایت دارد، به نوعی خطاب مستقیم فرمایش ایشان بود. چنین تاکیدی، مسئولیت بانک‌ها و به‌ویژه بانک کشاورزی را سنگین‌تر می‌کند که با شتاب و قدرت بیشتری در مسیر حمایت از تولید داخلی حرکت کنند.

این دیدگاه که حمایت بانک کشاورزی تنها باید از مزرعه باشد، دیدگاه درستی نیست. بلکه شعار بانک کشاورزی، حمایت از بخش کشاورزی از مزرعه تا سفرة مردم است. با این دیدگاه و شعار، صنایع بخش کشاورزی، بازرگانی بخش کشاورزی و دیگر حوزه‌های مرتبط هم در دایرة عملکردی بانک کشاورزی قرار می‌گیرند و باید برای تمام این زیربخش‌ها برنامه داشته باشیم و از آنها حمایت کنیم. بنابراین هر کجای زنجیرة بخش کشاورزی از مزرعه تا سفرة مردم، نیاز به حمایت داشت، بانک کشاورزی می‌تواند وارد شده و با برنامه و بسته‌ای که برای آن ارائه می‌دهد، توسعة بخش را سبب شود.

طی سال‌های گذشته که روند حرکتی بانک کشاورزی کند شده و حتی می‌توان گفت متوقف بود، به‌دلیل انحراف ایجاد شده در نگاه بانک کشاورزی بود. این تلقی و دیدگاه حاکم شده بود که وظیفة بانک کشاورزی تنها حمایت از بخش کشاورزی در مزرعه است. صنایع بخش کشاورزی و بازرگانی بخش کشاورزی نادیده گرفته و حوزة عمل بانک محدود شد. با این دیدگاه، به‌عنوان نمونه صنایع فولادسازی در حوزة بخش کشاورزی دیده نمی‌شد؛ این در حالی است که فولادسازی در میان زیربخش‌های صنایع کشاورزی جای دارد و مواد اولیة تولید ماشین‌آلات و ادوات بخش کشاورزی را تامین می‌کند.

به‌منظور تزریق این نگاه در بانک کشاورزی که شعار ما از مزرعه تا سفرة مردم است، به سمت نهادسازی حرکت‌ کردیم. در عین حال ساختار بانک دچار تحولاتی شده و به‌منظور چابک‌تر شدن و چالاکی سازمان، ستاد مرکزی سبک‌تر و شعب توانمندتر شدند. چنین ساختاری سبب می‌شود که با سرعت و چابکی بیشتری نیازهای مشتریان خود را پاسخ گوییم.

هدف کلان بانک کشاورزی تامین منابع مالی، سرمایه‌گذاری و ایجاد ارزش افزوده و افزایش درآمد فعالان بخش کشاورزی و صنایع و خدمات مرتبط است. هنگامی‌که به ایجاد ارزش افزوده اشاره می‌کنیم، روی بخش‌های بعد از مرزعه تاکید داریم؛ چراکه به‌طور معمول ارزش افزوده بعد از مزرعه ایجاد شده و صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی ایجاد این ارزش افزوده را برعهده دارند. بنابراین اگر بانک کشاورزی به‌دنبال ایجاد ارزش افزوده در بخش کشاورزی است، باید بخش را به‌صورت یک زنجیره از فعالیت‌ها ببیند که محصول نهایی را به دست مصرف‌کننده می‌رساند.

افزایش درآمد برای فعالان بخش کشاورزی از طریق مشاوره با بهره‌برداران و هدایت آنها به سمت بخش‌های سودآور با ظرفیت‌های خالی میسر می‌شود. به‌عنوان نمونه اگر بهره‌برداری به بانک مراجعه کرد و درخواست همکاری از بانک برای راه‌اندازی یک واحد تولید طیور را داشت، می‌توان با نگاه کارشناسی و اشرافی که نزد کارکنان بانک وجود دارد، او را از شرایط و چالش‌های احتمالی آن بخش آگاه کرد و حتی او را به سوی دیگر ظرفیت‌های خالی بخش کشاورزی هدایت کرد تا هدف افزایش درآمد برای فعالان بخش کشاورزی محقق شود.

عمدة مطالبات معوق بانک کشاورزی مربوط به طرح‌هایی می‌شود که بهره‌بردار وارد حوزه‌ای شده که از اقتضائات آن آگاهی کافی نداشته و نتوانسته اهداف و درآمدهای پیش‌بینی‌شدة خود را محقق کند. از این‌رو بانک کشاورزی با مشاورة درست و هدایت فعالان بخش، نه‌تنها افزایش درآمد آنها را تامین می‌کند، بلکه بازگشت منابع و اعتبارات بانک هم تضمین می‌شود.

در نتیجه موارد مطرح‌شده، باید به صراحت عنوان کرد که ادبیات توسعه باید ادبیات غالب در بانک کشاورزی باشد. هنگامی‌که توسعه در بانک کشاورزی ادبیات غالب شود، کارشناس بانک دیدگاه و ظرفیت کارشناسی خود را رشد می‌دهد تا مشتری را به سمت و سوی توسعه هدایت کند. اگر با نگاه توسعه‌ای غریبه باشیم و ادبیات توسعه، ادبیات غالب در بانک کشاورزی نباشد، نگاه بسته‌ و محدودی داشته و نمی‌توانیم مشتری را به سمت ظرفیت‌های جدید هدایت کنیم. درعین حال با غالب شدن این نگاه، ارزش و جایگاه کارشناسان بانک کشاورزی بسیار پررنگ‌تر از گذشته می‌شود؛ چراکه کارشناسان بانک افراد صاحب دانش با نگاه توسعه‌ای خواهند بود که از ظرفیت‌های جدید بخش کشاورزی آگاهی داشته و به‌عنوان مشاوری مطمئن برای کشاورز و بهره‌بردار بخش کشاورزی به‌حساب می‌آیند. در ادبیات توسعه‌ای وظیفه مهمی که کارشناس بانک برعهده دارد، تنها نشان دادن راه به بهره‌بردار نیست؛ بلکه کارشناس بانک کشاورزی باید از نشان دادن ظرفیت خالی و طرح ایده تا نهایی شدن و سرانجام طرح، در کنار بهره‌بردار باشد. با این روش همواره این حس مثبت حمایت به کشاورز منتقل شده و سودآوری و به ثمر نشستن طرح تضمین می‌شود.

اگر بخواهیم تنها متکی به سرمایه‌های دولتی باشیم، ادبیات توسعه‌ای نمی‌تواند ادبیات غالب بانک باشد و از بخش کشاورزی حمایت کنیم. از این‌رو در همان دهة هفتاد به این نتیجه رسیدیم که برای حمایت از بخش و توسعة آن، نباید تنها متکی به سرمایة دولت باشیم و در نتیجه شعب شهری را راه‌اندازی کرده و گسترش دادیم. بنابراین سیاست حاکم در بانک کشاورزی این بود که با پول مردم، کار مردم را راه‌ بیندازیم و در نتیجه توسعة بخش کشاورزی و رونق اقتصادی در جامعه را محقق کنیم. اکنون هم همان سیاست را دنبال می‌کنیم که با جمع‌آوری سپرده‌های مردم و بانکداری به معنای واقعی، به‌دنبال توسعة بخش کشاورزی باشیم.

بار دیگر تاکید می‌کنم، نگاه دیگری که باید در بانک کشاورزی غالب شده و تمام همکاران به‌عنوان همواره آن را مدنظر قرار دهند، دیدن کشاورزی به‌صورت یک زنجیره از تولید تا مصرف است. اگر تنها نگاه خود را بر مزرعه و بخش تولید متمرکز کرده و تمهیدی برای حمایت از کل زنجیره یعنی پیش از تولید و پس از تولید نداشته باشیم، بهره‌وری تولید، ارزش افزوده و درآمد فعالان بخش کشاورزی به‌شدت کاهش خواهد یافت. به‌عبارتی دیگر اگر بهترین محصول را هم در مزرعه تولید کنیم و برنامه‌‌ای برای فروش و تبدیل آن نداشته باشیم، ظرف تنها چند روز ضایعاتی می‌شود که برای از بین بردن آنها باید هزینه هم بکنیم. در نتیجه اگر به‌دنبال توسعة بخش کشاورزی هستیم، باید سپرده‌های مردمی را جمع‌آوری و به کل این زنجیره تزریق کنیم.

به‌عنوان مجموعه کارکنان بانک کشاورزی که خود را خادم مردم می‌دانیم، باید تعامل خود را با مشتری در چارچوب تعالیم و قوانین اسلامی بیشتر از گذشته کنیم. این توسعة تعامل با مشتری براساس چارچوب‌های اسلامی، پیش‌شرط‌ها و زیربخش‌هایی دارد. نخست اینکه باید صدای مشتری را به‌خوبی شنیده و مشتری را درک کنیم. سپس باید به‌گونه‌ای با مشتری برخورد کنیم که این احساس به او منتقل شود که دغدغه‌های او را دغدغه‌های خود می‌دانیم. هنگامی‌که صدای مشتری را شنیده و به‌دنبال افزایش بهره‌وری و سودآوری او باشیم، دیگر مطالبات معوق در بانک معنایی ندارد؛ چراکه خواست واقعی مشتری را درک کرده و او را به سویی هدایت کرده‌ایم که به سودآوری و بهبود وضعیت برسد. مشتری هم به‌خوبی پاسخ این رویه و نگاه ما را می‌دهد و مطالبات بانک را به‌موقع بازمی‌گرداند.

مشتری‌مداری و تامین خواست و نیاز مشتری امروزه به‌عنوان یک اصل اساسی در تمام سازمان‌های کوچک و بزرگ مطرح است. اما اگر بخواهیم به معنای واقعی یک سازمان مشتر‌ی‌مدار بوده و الزامات آن را پیاده‌سازی کنیم، باید مشتری‌مداری را از داخل سازمان آغاز کنیم؛ چراکه همکاران و کارکنان بانک کشاورزی، نخستین مشتریان هستند. این شیوة مشتری‌مداری هم تنها طولی و از بالا به پایین تعریف نمی‌شود، بلکه گونة مهم‌تر آن، افقی است. به این معنا که به همکار خود احترام گذاشته و به‌عنوان خواهر و برادر در کنار هم و با صمیمیت، کار و تلاش کنیم و از نتیجة این تلاش جمعی، همه با هم بهره‌مند شویم.

بنده اطمینان دارم که ظرفیت‌های خالی زیادی در شعب وجود دارد و این ظرفیت‌ها با تلاش بیشتر نیروی توانمند کنونی بانک می‌تواند محقق و شکوفا شود. از این‌رو سال 94 را در بانک کشاورزی سال جهش نام‌گذاری کردیم تا مروری دوباره بر داشته‌ها و توانمندی‌های خود داشته و این ظرفیت‌ها را شکوفا کنیم. اکنون شعب بانک از امکانات بسیار مطلوبی برخوردار بوده و زیرساخت‌های فنی بسیار خوبی هم دارند. درعین حال سبد محصولات و خدمات بانک کشاورزی بسیار متنوع بوده و می‌تواند خواست و نیاز مشتریان را تامین کند. نیروهایی هم که در بانک کشاورزی کار می‌کنند، کارشناسانی متخصص و زبده و توانمند هستند؛ اما باید دوباره داشته‌ها را در کنار هم قرار داد و با برنامه‌ریزی، اهداف و چشم‌اندازهای سال جهش را محقق کرد. نقشی روسای شعب هم در سال جهش نقش بسیار کلیدی و حیاتی است. از این‌رو که باید پتانسیل‌ها و ظرفیت‌های شعبه را کشف کرده و در جهت بهبود و ارتقای آنها گام بردارند.

خبری از یکی از بانک‌های قدرتمند خصوصی دارم که به‌شدت نیروهای در شرف بازنشستگی بانک کشاورزی را پایش و رصد می‌کنند تا به محض بازنشستگی به سراغ آنها رفته و آنها را جذب کنند. حال که ما چنین نیروهای توانمندی در اختیار داریم که بانک‌های خصوصی با آن سطح از چابکی، برای جذب آنها هر تلاشی می‌کنند، خود نیز باید از این توانمندی، بهرة بیشتری ببریم. اما برای بهره بردن از این ظرفیت‌های بزرگ و نهفته، ابتدا باید جایگاه خود را بشناسیم. هنگامی‌که به اهمیت و ارزش توانایی‌های خود در سیستم بانکی پی بردیم، آنگاه بدون شک، عملکرد بهتر و مطلوب‌تری را هم از خود بر جای می‌گذاریم.

رسیدن به چشم‌اندازها و اهدافی که برای بانک کشاورزی ترسیم شده، برای مجموعة کنونی بانک کشاورزی کار دشواری نیست چراکه می‌خواهیم فعلی را به انجام برسانیم که سابق بر این یک بار آن را محقق کرده بودیم. کمااینکه تنها با سه ماه کار و برنامه‌ریزی مداوم و مستمر توانستیم اضافه برداشتی که از بانک مرکزی در دولت آقای روحانی شده بود را به صفر برسانیم. این دستاورد، نشان‌دهندة توانمندی‌ها و ظرفیت‌های نهفتة بانک کشاورزی است. به اتکای همین توانمندی‌ها می‌توانیم روی پای خود ایستاده و حمایت حداکثری از بخش کشاورزی داشته باشیم.

امام اول شیعیان می‌فرمایند که نیاز مردم به شما، نعمت خداوند به شما است. بنابراین اگر امروز در جایگاهی قرار گرفته‌اید که می‌توانید نیاز مردم را اجابت کرده یا گره‌ای از کار کسی باز کنید، این لطف و عنایت خداوند بوده که شامل حال شما شده است. اما نکتة مهمی که در این رابطه وجود داشته و ما باید همواره آن را مدنظر قرار دهیم، این است که در مقابل این لطف خداوند باید پاسخگو بوده و به‌گونه‌ای رفتار کنیم که بتوانیم از عملکرد خود دفاع کنیم.

روابط خلاق بین مشتری و بانک به مجموعه خدمات باکیفیت، ماهیت خدمات و همچنین نحوة ارائه خدمات بستگی دارد که بهبود کیفی رابطه با مشتری را باعث می‌شود. در مقابل، همین رابطه هم روی کیفیت خدمات تاثیر دارد؛ به این معنا که هر چقدر بانک و مشتری رابطة نزدیک‌تر و دوستانه‌تری را برقرار کنند، خدمات ارائه‌شده، بیشتر به دل مشتری می‌نشیند.

قضاوت مشتری از بانک براساس میزان توانمندی بانک در کمک به حل معضلات و سرعت در خدمت‌رسانی است. بنابراین باید به‌گونه‌ای کار کنیم که مشتری در کوتاه‌ترین زمان ممکن، محصول یا خدمت مورد نظر خود را از بانک دریافت کرده و با رضایت حداکثری از شعبة بانک بیرون برود.

در شرایط کنونی باید چند دستورالعمل و راهبرد را به کار بگیریم تا در مسیر توسعه و پیشرفت حرکت کنیم. نخستین گام این است که مشتریان کنونی را حفظ کنیم. به این معنا که همواره از نیازها و درخواست‌های بانکی آنها مطلع شده و برای‌شان راهکار داشته باشیم. در عین حال برای آنها ارزش افزوده ایجاد کرده و فراتر از خواست و نیازشان حرکت کنیم. گام دومی که باید روی آن تمرکز داشته باشیم این است که مشتریان قبلی که از بانک رفته‌اند را به بانک بازگردانیم. برای این کار هم به‌طور مستمر باید آنها را پایش کرده و با آنها در تعامل باشیم و با به‌دست آوردن علت واقعی خروج آنها از بانک و با مذاکره و رفع دغدغه‌ها، دوباره آنها را به بانک بازگردانیم. به معنای دیگر اینکه فرصتی را فراهم کنیم که دوباره مشتریان قبلی با ما آشتی کنند. در نهایت هم اینکه در مسیر جذب و جلب مشتریان جدید و بازارهای جدید گام برداریم. مورد مهمی که در تمام این مراحل باید مدنظر داشته باشیم این است که به‌عنوان یک موسسة مالی، باید سودآور باشیم. از این‌رو اگر یک امتیاز به مشتری می‌دهیم، باید یک امتیاز هم از او بگیریم تا هم جامعة مشتریان و خدمات قابل ارائه خود را حفظ کرده و گسترش دهیم و هم اینکه کارکردهای خود به‌عنوان یک بانکدار حرفه‌ای را حفظ کنیم.

در بانک کشاورزی ظرفیت‌های جدیدی ایجاد شده و باید قدر این فرصت‌ها و ظرفیت‌ها را بدانیم. به‌عنوان نمونه طی جلسه‌ای که با رئیس و اعضای کمیسیون برنامه و بودجة مجلس شورای اسلامی داشتیم، عنوان شد که برای نخستین بار است که اعضای کمیسیون برنامه و بودجة مجلس شورای اسلامی به یک بانک دولتی می‌روند. این نشان از اعتماد عمومی و همراهی حداکثری نهادهای تصمیم‌ساز در کشور با بانک کشاورزی دارد. بنابراین باید این فرصت‌ها را مغتنم شمرده و به‌گونه‌ای کار کنیم که بیشترین دستاوردها را هم کسب کنیم. 

ارسال نظرات

نام
ایمیل
وب سایت

نظرات شما

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.
قالب دلخواه شما