متن سخنان جناب آقای دکتر شهیدزاده رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل محترم بانک در همایش دوسالانه کارشناسان

  • 26 فروردین 1395
  • 08:21

 بسم الله الرحمن الرحیم

 الحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی محّمد و آله الطاهرین.

سلام و درود به شهدای اسلام ، به روح پر فتوح رهبر و بنیان گذار جمهوری اسلامی و آرزوی توفیق ، طول عمر با عزت و سلامتی برای رهبر معظم انقلاب و درود و سلام بر شما همکاران عزیز در بانک کشاورزی ، سربازان با تقوا و فرهیخته نظام اقتصادی جمهوری اسلامی.

صحبت خود را با یک جمله از مقام معظم رهبری که شعار سال است شروع می کنم که می فرماید:"آنچه که من به عنوان شعار امسال انتخاب می کنم عبارت است از اقصاد مقاومتی ، اقدام و عمل. این راه و جاده مستقیم و روشنی است به سمت آن چیزی که احتیاج داریم."

خوشبختانه امسال، سالی است که در برنامه معرفی شده از سوی مقام معظم رهبری ، جز اقتصاد هیچ موضوع دیگری در جامعه ما نباید مطرح باشد. اقتصاد پایه و الزام  پیشرفت جامعه ما است و اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری بر آن تکیه دارند و دولت تدبیر و امید بر آن پای می فشارد و برنامه ریزی می کند در کوتاه مدت و بلند مدت الزامات و اصولی دارد که با هم مرور می کنیم.

اولین اصل بلند مدت اقتصاد مقاومتی تکیه بر مردم است. اقتصاد مقاومتی شرایط و ارکانی دارد که یکی از بخش های آن تکیه بر مردم است. باید فکر کنیم برای اینکه به بخش خصوصی توانبخشی بشود. از طریق بانک ها یا قوانین و مقررات،  لازم است از هر طریق کاری کنیم که بخش خصوصی و مردمی فعال شود. در این اصل اول، مقام معظم رهبری تکلیف بانک ها را روشن کرده است .

یکی از پایه های مهم پیشرفت اقتصاد مقاومتی، بانک ها هستند. بانکی که در تولید نقش دارد. و شما مستحضرید که اولین و مهم ترین بانک که در تولید نقش دارد بانکی است که شما متصدی و کارگزار آن هستید و تکلیف، جایگاه ، شأن و منزلت شما از دیدگاه مقام معظم رهبری ودولت تدبیر و امید مشخص شده است.

درباره مقاوم بودن اقتصاد می فرماید وظیفه همه ما این است که سعی کنیم کشور را مستحکم ، غیر قابل نفوذ ، غیر قابل تاثیر  از سوی دشمن حفظ کنیم و نگهداریم . این یکی از اقتضائات اقتصاد مقاومتی است که ما مطرح کردیم. در اقتصاد مقاومتی یک رکن اساسی و مهم مقاوم بودن اقتصاد است . اقتصاد باید مقاوم باشد ، باید بتواند در مقابل آنچه که ممکن است در معرض توطئه دشمن قرار بگیرد مقاومت کند. محور توسعه را اگر نگاه کنید، در سال های مختلف چه در دوره رهبر فقید جمهوری اسلامی حضرت امام و چه در سال های متمادی از طریق مقام معظم رهبری ،  محور توسعه را بخش کشاورزی مشخص کرده است.

اقتصاد دانش بنیان، به نظر من یکی از بخش های مهمی که می تواند اقتصاد مقاومتی را پایدار کند شرکت های دانش بنیان است. این یکی از موثر ترین مولفه های اقتصاد مقاومتی است. ما کارشناسان ، مدیران بانک کشاورزی باید بخش خصوصی را هدایت و مشاوره کنیم که به سوی اقتصاد صنعتی و دانش بنیان حرکت کند. اگر کشاورزی بر اساس اقتصاد دانش بنیان و دانش محور رشد کند، اقتصادی مقاومتی پیشرو و غیر قابل نفوذ خواهد بود. اگر از آخرین تکنولوژی های دنیا برای کاهش هزینه تولید و افزایش تولید در واحد سطح ، برای بازار یابی محصولات و خدمات تولید شده استفاده کنیم، مطمئن باشید که این نظر مقام معظم رهبری به اجرا در خواهد آمد.

کاهش وابستگی به نفت ، تبیین دانشگاهی و آکادمیک اقتصاد مقاومتی.

اما اصول کوتاه مدت مشخص شده از نگاه رهبر انقلاب اسلامی ، حمایت از تولید ملی، مدیریت منابع ارزی ، مدیریت مصرف ، استفاده حداکثری از زمان و منابع و امکانات و حرکت بر اساس برنامه است.

همه این 5 اصل کوتاه مدت در بخش کشاورزی باید جاری شود.اگر از هر کدام از این اصول غفلت کنیم یک پای حرکت ما خواهد لنگید. اگر ما از زمان برای طراحی و اجرا و بهره برداری رساندن و بازاریابی تولیدات کشاورزی استفاده نکنیم، به تولید ملی ضرر خواهیم زد. اگر براساس برنامه مدون و خط مشی مشخص حرکت نکنیم،نظام تولید ما دچار اغتشاش خواهد شد و مهم ترین این اصل،مدیریت مصرف چه در منابع تولید یا مالی است.که مدیریت منابع ارزی و ریالی در این اصل مستتر است.

من عین جمله مقام معظم رهبری را بیان می کنم که بسیار صریح بوده  و قابل تفسیر نیست:

" مساله مدیریت مصرف یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی است یعنی مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر هم در دستگاه های دولتی و احاد مردم است . خانواده ها باید به این مساله توجه کنند که امروز پرهیز از اسراف و ملاحظه تعادل در مصرف، بلاشک در مقابل دشمن یک حرکت جهادی است. انسان می تواند ادعا کند که این اجر جهاد فی سبیل الله را دارد."

در زمانی قبض مصرف، کم کردن و بهینه کردن مصرف به منظور به دست آوردن حداکثر راندمان و بهره وری است. که مقام معظم رهبری این را یک امر جهادی و اجر فی سبیل الله در آن متصور کرده اند.

ما به عنوان  بانکی هستیم که در این برنامه اقتصاد مقاومتی مورد توجه و انتظار  قرار دارد. بانکی که 82 سال از قدمت آن می گذرد  و بانکی که در بین تمام بانک های تخصصی و تجاری بیشترین نسبت کارشناس را دارد. پس توقع بیشتری از کارشناسان ما برای پیشبرد و بررسی و تصمیم سازی در این اقتصاد مقاومتی در بخش کشاورزی متصور است.بانک در این فرآیند نقش ذاتی ، تجاری ، اختیاری و سیاستی دارد و همه این 10 اصل در وظایف بانک به نحوی مستتر است.

ما در بخش دام و طیور چه مشکلی داریم؟ چطور پشتیبانی کنیم؟در حال حاضر در بخش دام و طیور از همه ظرفیت مرغداری ها استفاده می شود و مازاد مصرف مرغ وشیر و گوشت قرمز وجود دارد . چطور این را دنبال کنیم؟

از طرفی طبق آماری که داریم هزینه تمام شده تولید نسبت به نرخ جهانی بالا است. باید برای این موضوع باید راهکار دهیم، ما به عنوان یک بانک تخصصی باید به تولید کننده مشاوره دهیم که در چه جهتی حرکت کند. آیا توسعه است؟ آیا باید بهره وری بالا برود؟ آیا در بازاریابی روشی داریم؟ آیا در بسته بندی صنایع غذایی است؟ آیا در تولید محصولات زراعی الگوی کشتی مد نظر است که مبتنی بر تکنولوژی های جدید باشد؟

بحث آب بحث بسیار مهمی است که مقام معظم رهبری، رییس جمهور و دولت محترم، وزارت جهاد کشاورزی اهتمام دارند. شما گلخانه های مدرن را نگاه کنید که 70درصد الی 80درصد بازده اقتصادی با کمترین مصرف آب دارد. تکنولوژی می خواهد و هر کس هم نمی تواند این تکنولوژی را به کار ببرد. آموزش می خواهد.

باید کارشناس مسلط بر این مفاهیم باشد که بتواند به مشتری در ارتباط با حفظ و تجهیز منابع بخش کشاورزی ، کمک به حل مشکل رکود و مهار گرانی ، خدمات ارزی برای بخش کشاورزی ، راهنمایی کند.

یکی از بخش هایی که به مسائل ارزی نیاز دارد بخش کشاورزی است. در هر رده وارد شویم بیان می کنند که بخش کشاورزی ارزبری ندارد در حالی که تکنولوژی های جدید نیازمند بخش ارزی است . این در حالی است که در بانک کشاورزی بخش بین الملل رتبه اول در بین بانک ها را در دوره تحریم و در حال حاضر دارد.

بانک دارای مدیریت و کارشناس های زبده ای است و نسبت به سایر سیستم های نظام بانکی از لحاظ کارشناسان ، مدیران و روسای شعب کم نظیر است . چرا ما نتوانیم از فایننس ها و اعتبارات خارجی برای توسعه و وارد کردن تکنولوژی جدید بخش کشاورزی استفاده کنیم؟ اگر قرار است یک تکنولوژی از یک کشور پیشرفته وارد شود و همان تکنولوژی از یک کشور نیمه پیشرفته وارد شود مثل این است که شما بنز یا پیکان را برای توسعه انتخاب کنید. کدام یک را برای توسعه استفاده می کنید؟

اگر از لحاظ اقتصادی و محیط زیست نگاه کنید که مساله عمده مورد نظر مقام رهبری است آنچه که  محیط زیست را رعایت می کند اولویت دارد ضمن اینکه بهره وری بالایی دارد.

کارشناسان ما باید روی این موارد فکر کنند ، با توجه به کاهش درآمد های نفتی ، باز شدن شرایط اقتصادی پس از برجام ، در برنامه ششم ، رشد اقتصادی هشت درصد را پیش بینی کردند و یک سوم از این رشد از محل بهره وری است. در تمام زیر بخش های کشاورزی از جمله کشت و صنعت ، گلخانه و تمام مزارع برویم ببینیم بهره وری چقدر است و چقدر ظرفیت داریم که بهره وری را افزایش دهیم . این کار کارشناسان ما است که تدوین کنند .

 با توجه به جایگاهی که بانک کشاورزی در این مدت به دست آورده و با توجه به شناختی که دولت از مجموعه بانک کشاورزی پیدا کرده است،برای تامین مالی بخش کشاورزی یعنی کمک های فنی در برنامه ششم توسعه اقتصادی، پنج هزار و چهارصد میلیارد تومان بودجه منظور کرده است و وظیفه بانک کشاورزی بیش از سی هزار میلیارد تومان یعنی شش برابر است. لذا بانک کشاورزی را به عنوان مسئول تامین مالی بخش کشاورزی انتخاب کرده است.

مسئولیت شما این است که فکر کنید چه کار باید بکنیم،برنامه بدهید، این بهره وری را چگونه در بخش کشاورزی ایجاد کنیم؟ چطور بتوانیم این تکالیف را انجام دهیم؟ باید چه کار کنیم؟ افزایش بهره وری که از ما خواسته اند را چگونه در بودجه و بقیه زیر بخش ها که نقش ذاتی ما است(از قبیل شیلات ، دام و طیور ، زراعت و الگوی کشت) چطور می توانیم بهره وری را با پشتیبانی هایی که می کنیم به دست بیاوریم ؟ چگونه منابع صندوق توسعه ملی در بهترین گزینه های سرمایه گذاری که بتواند منافع کشور را تضمین نماید مصرف کنیم.

منابع صندوق توسعه ملی ثروت ملی است یعنی باید وارد بخش شود ، برگردد و دوباره جای دیگری سرمایه گذاری شود. ما بهترین طرح و مشتری را باید انتخاب کنیم که بتواند بهترین راندمان بهره وری را از این منابع داشته باشد.باید به  طرح های دانش بنیان در بخش کشاورزی توجه بیشتری کنیم زیرا در تولید اثر گذارند و نرخ بهره وری را افزایش و نرخ تمام شده تولید را کاهش می دهندو می توانند دانش را در بخش کشاورزی  افزایش دهند.

مساله بعدی که ما انتظار داریم این است که نقاط ضعف و قوت خود را در بخش تامین مالی، تجهیز منابع ، اعتباری ، فرآیندهایی که ما باید مشتری را جذب کنیم و کار مشتری راه بیاندازیم آسیب شناسی کرده و این کار کارشناسان است.

ما به عنوان یک بانک پیشرو تخصصی چه کار باید بکنیم؟

 انتظاراتی از سرمایه فکری ما و شما ، مدیران و کارشناسان بانک وجود دارد. این ها اعتقاد دارند که سرمایه های فکری که قلب سرمایه بانک هستند و مجموعه ای از مهارت ، ابتکار ، توانایی، رضایتمندیی، تعهد سازمانی، کارگروهی، اعتماد به نفس، تمایل به تصمیم دانش کارکنان اطلاق می شود ، که باید بر ایجاد ارزش اقتصادی این بانک بیافزاید. یعنی ده مورد را از ما انتظار دارند. ما باید بتوانیم همه آنچه که داریم به یک ارزش اقتصادی تبدیل کنیم.

چرا؟به خاطر اینکه موفقیت هر سازمان به سرمایه فکری آن سازمان بستگی دارد . اگر بخواهیم یک سازمان پویا و پیشرفته باشیم باید از بهره گیری از دانش ، مهارت کارکنان و سرمایه های فکری به میزان اهمیت آن سرمایه فکری استفاده حداکثری کنیم . یعنی از خود و سرمایه همکاران و دیگران که در کنار ما هستند استفاده کنیم و به این صورت است که ما به یک کارشناس توجه می کنیم. در سازمان به یک نفر و گروه کارشناسان توجه می کنیم.

 اما کارشناسان یا کارشناس الان که مورد توجه قرار دارد ، کیست؟کسی است که اول از همه باید دانش داشته باشد. دوم باید اطلاعات وی به روز باشد، تجربه و تدبیر داشته باشد و بتواند مشاوره درست به همکار و مشتری خود بدهد، توانایی به کار گیری دانش و تخصص خود را در اجرا داشته باشد و نهایتاً بتواند تصمیم ساز برای مدیران که تصمیم گیر هستند باشد. اگر یک نفر این هفت مزیت را داشت می تواند بگوید من یک کارشناس هستم.

 اما کارشناس در سازمان پیچیده هزار لایه چه جایگاهی دارد؟سازمان های عصر امروز مانند بانک کشاورزی و نظام بانکی یک سازمان ساده نیست ، به آن هزار تو می گویند . سازمان پیچیده ای است که لایه های مختلفی دارد در اینجا نقش کارشناس نقش بسیار مهمی است که الان خواهیم گفت.

آن سازمان هزار تو ضمن اینکه اذعان دارد با منابع زیادی روبرو است ، لایه های مختلفی برای رد کردن در پیش رو دارد، می تواند از همین لایه های متفاوت و متعدد هدفی را مشخص کند و مسیری را طراحی کند و در این سازمان هزار تو ، کارشناس است که ایده سفر پیچیده و مطمئن را به سوی هدف طراحی می کند. در این اقتصاد مقاومتی و در بانک کشاورزی و در نظام بانکی این کارشناسان هستند که با توجه به این پیچیدگی می توانند با دانش ، تفکر و اطلاعات به روز خود این هدف و مسیر را تعیین کنند.

می توانند در شاخصه زیر سازمانی با برخورداری از تعهد، خودآگاهی و تجربه سازمانی کمک بگیرند. و می توانند امکان شناخت و رسیدن به هدف را از طریق آموزه های علمی و سازمانی در پیشبرد اهداف خود کمک کنند و به این ترتیب توسعه نگرش علمی را در سازمان و در بین خود فراهم می کنند که با توسعه نگرش علمی میتوان تحول در سیستم های کسب و کار سازمانی، مانند برنامه ریزی و طراحی افق سازمانی ایجاد کنند و افق های دور دست را طراحی کنند. افق هایی که برای سال های برنامه 5 ساله و 10 ساله است را بتوانند طراحی کنند و به این طریق یک سونامی تغییر عمیق کسب و کار را در سازمان می توانند رقم بزنند و اولویت این تغییر و تدبیر افزایش چابکی ، هماهنگی و کاهش ریسک سازمانی است که کارشناس به وجود می آورد.

در پنل بعدی که جناب آقای دکتر سلامی اساتید محترم ، آقای دکتر عزیزی و جناب آقای دکتر عرب مازار تشریف دارند ، چگونه ما بتوانیم این ریسک ها و برنامه ها را طراحی کنیم را توضیح خواهند داد.

اصلی ترین کار کرد این گردهمایی یادگیری تعاملی یا interactive learning است که باید بتوانیم با این یادگیری تعاملی نیازها و شناخت سازمان را فراهم کنیم و بعد از شناخت و آموزش داخلی و بیرونی اثر گذاری خود را در سازمان برای تحول ، پیشرفت و اجرای اقتصاد مقاومتی داشته باشیم. بنابراین ما در اینجا کارشناسان را به عنوان حرفه ای های سازمانی یا  perfesionlist تشبیه می کنیم که  باید این اصل را بیاموزند که به طور مستمر و مداوم یاد بگیرند،اثر گذاری کنند و تلاش کنند نتیجه یادگیری را به ارزش های انسانی و اقتصادی تبدیل کنند. یادبگیریم و بتوانیم اثر گذاری کنیم و نتیجه یادگیری را برای ارزش های انسانی و اقتصادی تبدیل و ملموس کنیم.

ارزش اقتصادی بدون ارزش انسانی بر سازمان اثر گذار نخواهد بود . بنابراین امروز سرمایه هوشمند ما که سرمایه کارشناسی است باید با منابع مالی و دانش تلفیق شود تا بتواند پدیده کانونی کارشناسان که باید حضور جامعه در تمام لایه های سازمانی داشته باشد به وجود بیاید و امکانات رشد را در کلیه سازمان به وجود بیاورد. من این جایگاه کارشناسان را به یک حرکت وضعی انتقالی زمین می توانم تشبیه کنم که این حرکت وضعی کارشناسان ، رشد و توانایی شخصی از طریق توسعه تخصصی و حرفه ای خود آنها است و همزمان با حرکت انتقالی کارشناسان،نگاه با فاصله به خود و سازمان و نیز نقاط قوت و ضعف خود و سازمان را آشکار نموده و تلاش دارند توسعه و بهبود سازمان و مدیریت را تحقق بخشند و تصویری مثبت از چشم انداز سازمان با رعایت هم پیوندی به اصول سازمانی بپردازند .کارشناسان خود و لایه های مختلف سازمانی را متحول کنند .

بنابراین عمده ترین حرکت وضعی کارشناسی را اگر بخواهیم ذکر کنیم :

 اول یادگیرنده محوری ،  که محور اصلی کارشناسان در سازمان های معاصر یادگیری تعاملی است که موجب می شود با هم رشد کنند. خودشان ، سطوح سازمانی و لایه های مختلف را رشد می دهند. در سازمان های معاصر هرجا که کارشناسان رشد فزآینده و صعودی داشته باشند سازمان های تند رفتار را به وجود می آورند و آنجا که نرخ یادگیری کارشناس پایین باشد ، روند نزولی و کاهنده سازمان را رقم میزنند که مساله ای است که مورد نظر نیست.

اما برای اینکه این روند راه بیافتد کارشناس از زمان های مختلفی که در اختیار دارد ، در زمان آموزش ، گفت و گو و مطالعه استفاده بهینه کند. که زمان آموزش در محدوده آن و یاد دادن و یاد گرفتن در سازمان مشغول هستند و زمان گفت و گو گزارش کار روزانه خود را با دیگران مطرح می کنند و سپس مسائل مختلف را به بحث و مذاکره می گذارند و از طرفی به گفت و گوی هوشمندانه و شیرین با مشتریان نیز می پردازد. در زمان مطالعه، زمانی است که برای طراحی این دوزمان ، چگونگی استفاده از زمان به کار می رود.

دومین افق کارشناسان آینده مداری یا افق گرایی است که سازمان های معاصر نسبت به آینده و آینده نگری و آینده شناسی سازمان خود می توانند حسگر های خوب و پویایی باشند . با تغییراتی که در فضای کسب و کار به وجود می آید به وسیله کارشناسان باید پیش بینی شود. کارشناسان باید برای سازمان خود دیده بانی خوب باشند.  کارشناسان وظیفه دارند که تمام گروه های حرفه ای درون و برون سازمانی را رصد کنند و به این ترتیب بتوانند هشدار های لازم برای حفاظت از این ماموریت و سازمان و ماموریت سازمانی خود فراهم کنند.

چگونه حرکت انتقالی کارشناسان را تفسیر کنیم؟

به این صورت است که در برابر گروه های ذی نفوذ سازمان دارای تعهد خلاق و چند جانبه هستند و در برابر آنها و سازمان خود احساس تعهد می کنند و ضمنا به خواست آنها به سرعت پاسخ می دهند. این پاسخگویی از شناخت نیاز های اطلاعاتی که لازمه آن شناخت راهبرد ها سیاست ها ، جهت گیری ها و هدف سازمانی است. این کارشناسان یک تعهد چند جانبه دارند که امکان گزینه های مطلوب از طریق سنجش مدل های گوناگون به منظور ایجاد احتمال دستیابی به عملکرد بالا با اطمینان یافتن از وجود منابع مالی ، فنی ، اقتصادی و سرمایه انسانی و نتیجه آن پیامد مثبت تعامل چند جانبه ، پویا است که می تواند نقش آفرینی ، موقعیت آفرینی و امکان آفرینی در سازمان را برای کارشناسان رقم زند.

به همین دلیل براستعداد شناسی در بین کارشناسان ما اصرار داریم. استعداد های نهفته باید بروز کند و اگر ما در سازمان تعریف کنیم که تداوم مداوم انجام در کارهای بزرگ را چگونه باید تضمین کنیم. باید بپردازیم به یک مهارت شغلی و تونایی انجام کار را به نحو احسن در کارشناسان به وجود بیاوریم. قابلیت شغلی در کارشناسان به معنی توانایی استفاده از مهارت ها باید ایجاد شود . دانستن باید تبدیل به فعل شود. دانش تبدیل به ارزش اقتصادی و انسانی شود. با این توانایی ها فرصت شغلی ایجاد شود که با ترکیب توانایی فردی و هم افزایی می تواند اثر فراوانی در افزایش راندمان و بهره وری سازمان خود را رقم بزند.

اما اگر کارشناسان در انزوا به سر ببرند، سازمان فاقد نقش مولد و بالندگی خواهد شد که در بانک کشاورزی مطرود و حرام است. بنابراین باید همه سیستم تصمیم گیری و کارشناسی روی این موضوع متمرکز شود که استعداد های نهفته ای که در شهرستان ها و لایه های مختلف بانک وجود دارد فرصت بروز و ظهور پیدا کند که ما بتوانیم از این استعداد های مهم در پیشبرد اهداف بانک استفاده کنیم و امکان تعلق خاطر سازمانی و رضایت شغلی را در بین سازمان ، کارکنان سازمان ، مدیران و کارشناسان به وجود بیاوریم.

 اگر بخواهیم مقایسه ای بین شبکه های اجتماعی و کارشناسان کنیم تفاوت آنها در تعقل و تدبیر است. در شبکه های اجتماعی ، شناخت نیاز جامعه از طریق اطلاع رسانی توسط تلفن همراه منجر به توفیق شبکه های اجتماعی است و سرعت عمل و دقت ، رمز موفقیت در میان رقبا است. پشت این شبکه اجتماعی گروه کارشناس نشسته اند. اگر کارشناسی که شناخت نیاز مخاطب و بازار در وی به وجود نیامده باشد و هدف وی منشا تحولات باشد ، پشت وی نباشد این امکان ندارد و به همین دلیل اگر بخواهد سرعت و عمل و دقت را بخواهند ،  وجه تمایز وی با سایرین در بین یک سازمان برای یک کارشناس ، شناخت منشا تحولات است که در ذهن وی رقم میخورد . این  کارشناس پشت این شبکه های اجتماعی می تواند تحول به وجود بیاورد.در شبکه های اجتماعی همه به دنبال تسهیل استفاده برای کاربران و افزایش شمار کاربران هستند اما کارشناس به دنبال استفاده از قدرت خلاقیت برای تسهیل تعامل با مشتریان و ارباب رجوع است و  نقش آفرینی در به دست آوردن سود سازمانی از مشتریان خود است . یعنی بحثی که بیان کردیم کارشناس و سرمایه کارشناسی باید تبدیل به ارزش انسانی و اقتصادی شود در اینجا فرق بین شبکه اجتماعی است.

کارشناس همیشه با بازنگری مداوم در رفتار و عملکرد خود و سازمان باعث اصلاح امور می شود اما در شبکه های اجتماعی نسخه ها پاک می شوند . نسخه اصلی در کارشناسان تعقل است که دائم در حال تکامل ، تغییر و تعالی است.

من با توجه به این مباحثی که بیان کردم جایگاه کارشناسی در نظام بانکی بنابر نظر مقام معظم رهبری و در بانک کشاورزی به دلیل اینکه ما به عنوان تامین کننده منابع برنامه ششم در اقتصاد مقاومتی انتخاب شدیم باید جایگاه خود را درک و احساس کنیم و برای این جایگاه باید از الان کمربند ها را ببندیم. ما نمی توانیم در اقتصاد مقاومتی به دیده عادی نگاه کنیم. باید کمربند ها را سفت ببندیم کفش ها را محکم ببندیم و با یک خیز و جهش به ندای رهبر انقلاب و تدبیر دولت محترم پاسخ مناسب دهیم تا با این حرکت جهشی و خلاق ان شالله جایگاه بانک کشاورزی را در نظام بانکی بیش از پیش ارتقا دهیم.

برمحمد و آل محمد صلوات 

ارسال نظرات

نام
ایمیل
وب سایت

نظرات شما

هم اکنون هیچ نظری ارسال نشده است. شما می توانید اولین نظردهنده باشد.
قالب دلخواه شما